نقد روانشناختی داستان موسی و شبان مثنوی از دیدگاه نظریة اریک برن
Authors
Abstract:
اریک برن (1970-1910م) شخصیت را متشکل از سه جنبة اساسی میداند و اعتقاد دارد نوزاد در پنج سال اول زندگی، ناخودآگاه اقدام به ضبط تعالیم دریافتی از والدین و محیط مینماید و با اینکه تحت حکمرانی غریزه و تمایلات جسمانی است، با استفاده از استنتاج، راه نوین منحصربهفردی برمیگزیند. داستان نمادین موسی (ع) و شبان در مثنوی معنوی، نشاندهندة ارتباط متقاطع دو شخصیت روانی متقابل یعنی "والد" و "کودک" است. داستان با دفع "کودک" از جانب "والد" شروع میشود، اما با تعلیم الهی (وساطت بالغ)، هم موسی (ع) به درجة والاتری از شخصیت میرسد و هم شبان از قید "کودک" رهایی مییابد. هدف پژوهش میانرشتهای و کتابخانهای حاضر، بررسی علمی سه جنبة شخصیتی و حالات روانیـ رفتاری آنان در شخصیت موسی (ع) و شبان و شخصیت برتر (خدا) بود که در نهایت با استفاده از نظریة تحلیل رفتار متقابل اریکبرن، به رمزگشایی از جنبةّ روانی شخصیتهای داستانی انجامید.
similar resources
شریعت در قیاس با طریقت در داستان موسی و شبان مثنوی
«شریعت»، «طریقت» و «حقیقت» سه مرحله جداناپذیر از مقامات معنوی و مدارج دینی کمال انسانی است که میتوان آن را به پوست، مغز و روغن بادام تشبیه کرد. هر دینی از سه جنبة شریعت، طریقت و حقیقت تشکیل میشود و شریعت ناظر به احکام و آداب ظاهری دین، طریقت ناظر به معنا و آداب قلبی و حقیقت همان مطلوب و مقصود اصلی هر دینی است؛ از این منظر، تمام ادیان دارای مقام طریقتی هستند که در تاریخ اسلام این طریقت به عنوا...
full textبررسی تطبیقی داستان «بندباز نتردام» اثر گوتیه دو کوانسی و حکایت «موسی (ع) و شبان» مولوی
بندباز نتردام افسانهای بسیار قدیمی به زبان لاتین است که در قرن سیزدهم میلادی گوتیه دو کوانسی (شاعر فرانسوی) آن را به فرانسۀ میانه ترجمه کرد و پس از آن چندین بار بازنویسی شد. این داستان از جهت مضمون و ساختار داستان (طرح و پیرنگ، شخصیتپردازی، زاویۀ دید، گفتگو، صحنهپردازی و...) شباهتهای فراوانی با داستان موسی (ع) و شبان در مثنوی مولوی دارد. درونمایۀ اصلی دو داستان، تقابل نگاه یک انسان سادهد...
full textتحلیل رفتار متقابل جنبۀ «بالغ» و «والد» در شخصیتهای داستانی مثنوی براساس نظریات اریک برن
اریک برن، روانشناس برجستۀ تحلیل رفتار متقابل، شخصیت را به سه جنبۀ ساختاری اساسی «والد»، «بالغ»، «کودک» تقسیم میکند و اعتقاد دارد نقشآفرینی هر یک از آنها در جای خود، با رعایت تعادل و تعامل، نشان سلامت روان آدمی است و انسان متعالی سالم، با کمک قوۀ استدلال و استنتاج (بالغ)، میان دو نیروی غریزه (کودک) و تعلیم و تربیت (والد)، تناسب ایجاد میکند. برهمخوردن موازنۀ سرنخهای کودک و والد، نشانۀ نبو...
full textتحلیلِ گفتگوی موسی و شبان در مثنوی معنوی بر مبنای تئوری منطق گفتگوییِ باختین
در نگاه نظریه پردازان دانش زبانشناسی (Linguistics) در حیطه جامعه شناختی، پیام زبانی ـ چه دانسته و چه ناخودآگاه ـ حاوی یک سری از اطلاعات شخصی در رابطه با وضعیت اجتماعی، دید اجتماعی، فرهنگ و شرایط روحی و فردی گوینده پیام است؛ در میان نظرات مطرح شده در این باره، تئوری منطق گفتگویی (= مکالمه) میخائیل باختین، جایگاه ویژهای دارد که میتواند با رویکردی علمی و متکثّر، جنبههای گوناگون زبان و «عمل زبانی...
full textتحلیل رفتار متقابل جنبة کودک در شخصیتهای داستانی مثنوی، بر اساس نظریات اریک برن
مثنوی مولانا جلاالدینمحمدبلخی، عارف و شاعر داستانسرایقرنهفتمهجری،حاوی سرگذشت گروههای بشری با هر طیف اعتقادی و رفتاری میباشد و ویژگیهای روانی ـ رفتاری نوع بشر در آن موشکافانه منعکس شده است و پژوهشگر میتواند با تحلیل<span lang="FA...
full textبررسی تطبیقی داستان «زیباترین کتاب دنیا» اثر اریک امانوئل اشمیت و دیدگاه های مولانا در مثنوی معنوی
اریک امانوئل اشمیت- داستان نویس و نمایشنامه نویس معاصر فرانسوی از نویسندگانی است که تأثیر زیادی از عرفان شرق و به ویژه مولانا پذیرفته و این تأثیر را در رمان ها و نمایشنامه هایش به وضوح نمایان ساخته است. در داستان زیباترین کتاب دنیا، به مطالبی عرفانی بر می خوریم که سالها پیش مولانا همان مطالب را در در مثنوی خود آورده است.مقالۀ حاضر، تلاشی است برای تبیین و تشریح وجوه اشتراک این دو اثر ار...
full textMy Resources
Journal title
volume 6 issue 21
pages 11- 32
publication date 2015-11-22
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023